اینجا جای قصههاییه که از دل آدمها دراومدن،
با واژهها جون گرفتن،
و حالا اینجان تا به شما بگن:
چی میشه وقتی یه خاطره ساده،
با قلم ما تبدیل میشه به یه داستان بیاد موندنی.
از مهاجرت و دلتنگی
تا تولد و لبخند،
از وداع تا عاشقانههای ساده…
هر کدومشون یه گوشه از زندگیه…
و شاید قصهی بعدی، مال تو باشه.
*** جام جهان نما *** یکی از همراهان عزیز، خاطرهی شیرین و نوستالژیکش از روزهای کودکی رو برامون فرستاده بود....
قصهی من نیست.قصهی اون بود.و حالا، با شماست… من فقط خواستم قصهاش گفته بشه.نه برای اینکه بخوام کسی رو متهم...
*** از مرز گذشتم، از درد نه *** یکی از عزیزان، داستان مهاجرتش رو برای ما فرستاده بود. قصهای تلخ...
گاهی فکر میکنم اگه زودتر آزاد شده بودم، شاید هنوز زنده بود…شاید اگه یه کلمه از اون قرص لعنتی رو...
لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ، و با استفاده از طراحان گرافیک است.